بسم الله
این وبلاگ تا اطلاع ثانوی تعلق دارد به دکتر سعید جلیلی
رقابت با تقوا اصل است حتی اگر کاندید منتخبم رای نیاورد
برچسب ها : سعید جلیلی , دکتر جلیلی , انتخابات ,
بسم الله
یک کتاب استثنائی برای مطالعه
بخشی از کتاب از معراج برگشتگان حمید داوود آبادی که به صورت کتاب مستقل به چاپ رسیده
برشی از سبک زندگی و رفاقت دو نوجوان رزمنده در دوران دفاع مقدس
برچسب ها : دفاع مقدس , حمید داود آبادی , دیدم که جانم می رود ,
بسم الله
سلام علیکم
با توجه به تکلیف جدیدی که در عرصه ی فرهنگی احساس می شد محتوای این وبلاگ برای افرادی خاص تهیه خواهد شد به همین منظور تنها لینک وبلاگ هایی بر روی این وبلاگ قرار گرفته که به نوعی در ارتباط تشکیلاتی و اجتماعی حقیقی با مجموعه قرارگاه عملیات فرهنگی کربلا یا افراد حاضر در آن بوده اند و یا وبلاگ هایی با محتوای امام خامنه ای یا دفاع مقدس داشته اند و فعال نیز بوده اند . البته تعدادی از وبلاگ های غیر فعال به منظور سابقه چند ساله مجموعه همچنان باقی مانده اند ...
با عرض پوزش از تمامی دوستان عزیزی که وبلاگ هایشان حذف گردیده...
التماس دعا
بسم رب الشهداء و الصدیقین
جنگ تنها یک اتفاق نبود
جنگ حتی یک جنگ هم نبود برای همین نامش را گذاشتند دفاع مقدس ... جنگ یک موج بود آن هم در عرصه ی زمان ! باورت نمی شود یک سر جنوب بیا ، همین راهیان نور را می گویم ، نزدیک عید هم بیا که نگویی اجباریست که ببینی چه کسانی را می بینی ...
اگر باور نداری که جنگ موجی بود در طول زمان آن را در دو قشر ببین یکی موجی های جنگ ندیده و یکی موجی شده های جنگ ... اشتباه هم نکن نگفتم موجی شده های انفجار گفتم موجی شده های جنگ ... همان هایی که وقتی گونی روی دیوار می بینند می روند تا عمق سنگر ...
اصلا این را نوشتم برای بحث دیشب ، دیشب بعد از رسوندن یه دوست بحث شد در باره ی اینکه چه اتفاقی می افته که یک آدم خوب می شه ؟ بحث بر سر این شد که شاید خیلی از بستر ها مناسب نباشه ولی یک ارزشی در وجود یک نفر نهادینه بشه ، یکهو یاد حسین آقا (پدررسول)افتادیم و بار اولی که اومد به کانون ... جایی که شاید اگر هر پدر و مادری بود اجازه نمی داد بچه شون بیاد اونجا ... دو اتاق قدیمی کنار یه گود برداری عمیق برای ساخت یک ساختمان بزرگ ، هر چند که این دیدار شاید بیش از 2 دقیقه طول نکشید ولی تاثیر عمیقی را بر من و نگرشم به انسان ها گذاشت ... دیدار2 دقیقه ای که مجوز اعتماد به رسول بود ...
داستان این دیدار هم این بود : فضای آن اتاق اینگونه بود : اتاقی کوچک در ابعاد 2 متر در دو متر به عنوان ورودی یک اتاق یک متر در دو متر سمت راست و یک اتاق 3در 3 در سمت چپ اتاق ورودی دور تا دورش با گونی پوشیده شده بود و روی گونی ها عکس هایی از شهدا نصب شده بود پدر رسول وارد اتاق اول شد سلام کرد و حدود 1 دقیقه را به سکوت گذراند و تنها به نگاه کردن عکس شهدا اکتفا کرد ... بعد از آن یک جمله به من که در آن اتاق نشسته بودم گفت و قبل از این که بغضش سرازیر شود از اتاق خارج شد که برای حفظ این امانت جمله را به همان حالت محاوره می نویسم : « شما عکسشون رو زدید حال می کنید من که با خودشون بودم باید چی کار کنم » این جمله مدت هاست که در گوش من صدا می کند ... پدر رسول موجی نبود ولی به راحتی می توانستی ببینی که چگونه تمام جنگ چگونه یک جا در جلوی چشم هایش ظاهر شد ...
می دانی این که چگونه دفاع مقدس به من رسید را نمی دانم ولی می دانم که به نسل های بعد از من نیز رسیده است و می دانم آنقدر توانایی دارد که فارغ از دیدگاه های سیاسی و سلایق فرهنگی و تیپ مو و لباس و ... می تواند دل هایی را به هم نزدیک کند و می تواند راه هایی را نشان دهد ...می تواند بدون تبلیغ و تنها با ذکر خاطرات به نسلی منتقل شود و می تواند آدمی را مبتلا کند به روضه ی حسین (ع) خاصیت فهمش این است که مرد باشی ... موج جنگ مرد ها را می گیرد که درد را حس کرده اند ... و گرنه نامرد ها را چه به جنگ که عافیت برایشان همه ی زندگیست ... می دانی موج جنگ ما خیلی ها را گرفت ... چه آقا نجات70 ساله ، چه حسین آقای 50 ساله ، چه عباس 27 ساله چه رسول 21 ساله و چه متین 18 ساله ...
تنها باید مراقب باشی که این میراث و موج از دستت نرد و دنبال عافیت طلبی دنیا نباشی که اگر بودی روزی در برگ های تاریخ اسمت را جزء نامرد ها خواهند خواند ...
مراقب باش برادر ...
برچسب ها : متین , جنگ , رسول , دفاع مقدس , حسین (ع) ,
بسم رب الشهداء و الصدیقین
می خواستم بنویسم که شهدا خیلی وحشتناکند ...
بیشتر از آن که فکر کنی ...
اگر این قدر وحشتناک نبودند دوکوهه فرقی با تهران نداشت...
پوشیدن لباس شهدا دیگر اقتضائی ندارد ! چون سیره ی شهدا را یاد آور می شود ...
سیره ی شهدا حتی از خود شهدا وحشتناک تر است ...
امروز دور دورِ کت و شلوار پوشیدن است ...
باور نمی کنی ...
شروع کن به ترویج سیره نواب یا بالای برگه ی امتحانی دانشگاهت بنویس هو العزیز ...
یا بگو که احمد متوسلیان در اطاعت از امامش شوخی نداشت ...
یا بگو حسن باقری در سیستم اطلاعاتی اش دروغ نبود ...
ببین کسی قبول می کند یا نه ...
تازه اگر زیادی خوب باشی محکوم می شوی به خیلی خوب بودن ...
خیلی ها تو را خواهند زد و از دم تیغ خواهند گذرانید ...
ترویج شهدا نقطه ایست که در نگه داشتنت موافق ومخالف تو با هم اتفاق نظر و عمل دارند ...
ظاهرا شهدا خیلی وحشتناکند ...
بر خلاف ما که باطنا خیلی وحشتناکیم...
برچسب ها : شهدا , مخالف , موافق ,
+ بسم الله . امامون گفت: خدا لعنت کنه بنی امیه رو برای ما عید نگذاشتند . امروز هر چقدر تبریک می گفتند عید رو غمم بیشتر می شد !
+ بسم الله . کمپین اعتراض به گزارش احمد شهید در مورد حقوق بشر در ایران لطفا منتشر و امضا کنید
+ بسم الله . سلام داش همایون تولدت مبارک
+ بسم الله. سلام خدمت همه دوستان پیام رسان قبلا هم گفته بودم که عده ای منحرف مغول آلودن این محیط به عکس های به ظاهر عاطفی و احساسی سخیف هستند و جماعت به اصطلاح مذهبی پارسی بلاگی هم صدایشان در نمی آید ! غیرت ها ظاهرا مطلق خواب است یا پیام رسان به جای نشر آرمان ها شده محل عشق و صفا ؟
+ بسم الله . انس عجیبی با قرآن داشت . همه از صوت زیبایش تعریف می کردند . شب قدر پاوه بود . قرآن یک جا بهش نازل شد . منافقین سرش رو با مرمر بریده بودند .
+ بسم الله . جنگ بود !شوخی بردار هم نبود . برای همین شایسته سالاری معنا داشت . حضرت آقا حسن باقری راکه در روزنامه جمهوری کار می کرد و خبرنگار بود معرفی کرد به محسن رضایی . بعد از دو سه ماه شد فرمانده قرارگاه . حتی بالاتر از خیلی سردار ها !
+ بسم الله . چش منافق و در می یاری /توی کف دستش می ذاری /به خدا توی هر چی مرده / یه دونه ای هم تا نداری /سید و مقتدا عبد پاک خدا /آدم خنگم این چیزا رو راحت می فهمه /دشمن آقامون چه بی شعور و نفهمه/مولا عل سید علی مولا علی سید علی(انشاء الله به زودی فایل صوتیش رو برای دانلود می ذارم -جشن تولد آقا هیئت صاحب الامر(ج))
+ بسم الله.دوستان توجه کنند چند نفر در پیام رسان به اسم مذهبی شروع کردند و با گذاشتن عکس های مذهبی و نیمه مذهبی خودشون رو مطرح کردند چند وقتیه که می بینم همون عده روی آوردن به گذاشتن عکس هایی با مضمون احساسی از عشق های سخیف جنسی و عده ای از دوستان هم ظاهرا شخصیت این عده رو موجه می دونند و هی لایک می زنند .
+ بسم الله . دفتر عاشقی ماست پر از نمره بیست /چون امیر دل ما سید علی خامنه ایست
+ بسم الله . ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم...