بسم الله الرحمن الرحیم
هر چند که عادت ندارم خیلی پشت سر هم بنویسم اما مطلبی که روی سایت صالح مفتاح دیدم اینقدر برام درد داشت که این رو با فاصله خیلی کم بر روی وب بذارم .
دلم به حال جامعه روشنفکری وبلاگ نویس حزب اللهی می سوزد می سوزد ...
از همان هایی که کافه حزب الله را راه انداختند ...
از همان ها که بدگویی را بالذات بد می دانند و نخوانده اند آیه قرآن را که خداوند متعال در قرآن فرمود : خدا بلند کردن صدا به بدگویی را دوست نمی دارد الا برای کسی که در حق او ظلم شده باشد ...
دیگر از جهاد روشنفکری نتی خسته شدم ...
از دیدگاه های روشنفکری هم ...
وقت ندارم از حسین قدیانی دفاع کنم ...
اصلا به من چه ربطی دارد که از حسین قدیانی دفاع کنم ...
به من ربطی ندارد که صالح مفتاح دوست گرامی بنده از اعضای حلقه روح الله خط را گم کرده یا نه ...
به من ربطی ندارد حسام مطهری چگونه می پوشد، چگونه فکر می کند یا سر تا پا ایراد هست یا نه ...
به من ربطی ندارد که ناراحت می شوند از اینکه بالاترین سگ دانی نامیده می شود (که هست) یا نه ...
به من چه ربطی دارد که فلانی و فلانی و فلانی از فلان دوست عزیزم که در فرند فید در حال جهاد است خیلی دفاع می کنند و برای دفاع از او حسین را له می کنند ...
ولی به من ربط دارد که آقا موضوع مشایی را موضوع اصلی نمی داند ...
به من ربط دارد که آقا از دست جماعت حزب الله نگران است که آقا جان اصل موضوع را گم نکنید ...
به من ربط دارد که نگذارم برای به به و چه چه یک مشت روشنفکر احمق خط حزب الله و روح الله مصادره نشود ...
به من ربط دارد که فلان کسک در حلقه روح الله و کافه حزب الله و ... هزار کثافت کاری به اسم اسلام می کند و ما در مقابلش به خاطر دوستی یا ... سکوت کرده ایم ...
به من ربط دارد که وقتی نوشته از زبان یک لباس شخصی را می نویسم دوستان عزیز زنگ بزنند و بگویند چرا نوشته ای ...
به من ربط دارد که اجازه ندهم یک مشت جوجه روشنفکر احمق که در اوج درگیری ها هیچ کجا جز به صورت مذاکرات دیپلماتیک در نت ندیده بودیمشان جبهه ام را مصادره کنند ...
به من ربط دارد فریاد بزنم بیدار شوید که در کنار لانه های گرگ سکنی گزیده اید ...
به من ربط دارد اگر تو می خواهی در طوفان جای خودت را در کشتی سوراخ کنی ...
به من شهدای سعادت آباد ربط دارد ...
به من ربط دارد وقتی تو نبودی و در سعادت آباد از برج عاج های روشنفکران سلاح گرم به روی دوستانم گشوده شد ...
به من ربط دارد و به خیلی ها که بودند ... ما اهل شهرت هم هستیم ... اگر لازم باشد اسم هم می زنیم ...
برادران عزیز خط را گم نکنید یا اگر خط را همین می دانید اسمتان را عوض کنید ...
الان موضوع اصلی نقد حسین قدیانی نیست ...
جای نقد او هم وبلاگ هایی نیست که بسیاری از منافقین کثیف آن را می خوانند ...
اگر نقدی به حسین هست درون جبهه ای است ... جا برای ابراز آن هم در فضاهای مختلف بسیار ...
در گیری در جبهه خودی در حال حاضر یا جاهلانه است یا مغرضانه اگر این را فحش ندانید ...
رفقای روشنفکر نتی بیایید به جمع همان حزب الله حاج منصوری که مرد جنگ نیز هست ...
یا علی مدد
برچسب ها : ولایت , نقد درون گفتمانی , موضوع اصلی , حسین قدیانی ,
بسم الله القاصم الجبارین
بسم الله الرحمن الرحیم. ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون .
اللهم احفظ و انصر قاعدنا و مولانا و مرجعنا و سیدنا و مقتدانا الامام سید علی الحسینی الخامنه ای روحی و ارواح المحب و العدو لتراب مقدمه الفداه .
حمید می گفت درد رو از هر طرف که بنویسی درده !
از بروز نشدنم اصلا ناراحت نیستم چون وقتم رو گذاشته بودم برای حضور در جایی که باید .
یک عده احمق فکر کردند که اینجا گرجستانه !
یک عده احمق تر فکر کردند که ما در برابر ارده ی کثیف صهیونیستی عده ای که نام خود را حقوق بشری گذاشته اند خجالت زده می شویم ! به نام اسلام و به کام آمریکا و انگلیس مستکبر نامه می نویسند و از لباس شخصی ها حرف می زنند که چه کسانی هستند و چراب با چوب می زنند ؟ لطفا مرز قانونی آن ها را تعیین کنید !!! و می پرسند آنها وابسته به چه ارگانی هستند ؟
می خواستم اعلام کنم که لباس شخصی منم ! دوستان من هستند . همون کسانی که جلوی سنگ های نا جوانمرد شما سینه سپر کردند ؟ آیا ما از شما پرسیدیم وابسته به کدام مرکز جاسوسی هستید ؟ چرا پرچم آمریکا یا اسرائیل یا انگلیس بر روی لباستان نقشه نبسته ؟ چرا با لباس شخصی اموال دیگران را تخریب می کنید ؟؟؟ قانون چه مرزی تعیین می کند ؟ مگر چیزی به اسم قانون برای شما قابلیت فهم دارد ؟ قانون قانون قانون !!! من بی قانونی می کنم یا توی بی حیا ؟
صدای کلمه ی معنوی الله اکبر را می شنوم ؟ قرآنی را که بر سر نیزه بزنند ورق پاره ای بیش به حساب نخواهیم آورد !!! حال الله اکبری را معنوی بدانم که از دهان نجاست بار عده ای که سر تعظیمشان بر سی ان ان و بی بی سی و هزار شیطان دیگر فرود آمده، بیرون ریخته است !
هیهات ، هیهات ، هیهات !!!
الله اکبر تو را ندای معنوی بدانم ؟ تو دختری که با بد ترین وضع دست در دست بی افت و تو پسری که سر تا پایت را تبلیغ مارک های اسرائیلی کردی و دستت را به گردن جی افت انداخته ای و به دعوت همان هایی که عدم پیشرفت ایران را نمردن خدا در این کشور می دانستند مشغول گفتن الله اکبری ؟
این بیت شعر با صدای بغض آلود حاج سعید قاسمی با شنیدن الله اکبر های کثیف شما چند روزی است که در مغزم فریاد می زنه که :
ای جماعت نه اگر بیش کمی عار کنید/ کی شما روزه گرفتید که افطار کنید ؟
فکر کردید که از نسبت لباس شخصی ها ترس داریم ؟ آی ای اهل عالم گوش کنید ! هر وقت که قانون جمهوری مقدس اسلامی ایران را فراموش کنید و یا تنها نگاه بدی به سید و مولای ما بیاندازید با افتخار در مقابل سنگ های نامبارک شما و با وضعی مشابه خودتان با چوب هایمان بر سر نامبارکتان فرود خواهیم آورد ! و تنها زمانی آرام خواهیم گرفت که سید و مولایمان امر کند !
لباس شخصی یعنی مردم ! ما را از مردم بودن نترسانید ! اگر شما مردمید ما هم مردمی در مقابل شما خواهیم ایستاد !
فراموش کردید که مولایم گفت اگر فشار را زیاد کنید اینبار دیگر صلح حسنی در کار نخواهد بود بلکه عاشورای حسینی در کار خواهد بود البته نه عاشورایی که ابا عبد الله در آن به شهادت برسد .
آی احمق ها چرا از روح الله دم می زنید ؟ یادتان رفته بود که گفته بود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا با مملکتتان آسیب نرسد !
یادم رفته بود که الله شما با الله ما متفاوت بود ! یادم رفته بود که شما بت پرستید ! پس روح الله شما یک دروغ بیش نیست . الله اکبرتان هم ندای لبیک به شیطان اکبر است !
مطمئن باش که سینه ام آنقدر خشم ناک شده است که بغض انقلابی ام که جنگ ندیده بود فوران کند !
هر که با عذر و بهانه است خداحافظ او / هر که پا بسته ی خانه است خدا حافظ او !
والسلام
برچسب ها : ولایت , لباس شخصی ها , اعتراض های مرفهین بی خاصیت ,
بسم الله
مدت زیادی از آخرین پست نوشته شده گذشته و البته دلیل این زمان نسبتا زیاد یقینا تنبلی نبوده !
اینجا حسینیه است !
و غزه هم هنوز در خون است ! و غزه دارد به دست فراموشی سپرده می شود ! زیر سایه ی محرم !!!
نت در زمانی اولویت اول است و در زمانی نیاز به نت آمدن نیست !
اصلا ای کاش بعضی وقت ها نت نبود !و ای کاش اسم بعضی ها حزب اللهی !
مشخصا این متن انتقادی است ! غزه همچنان در خون است ! و 10 روز عزاداری شیعیان که توشه ی اساسی یک سال است ! و شاید یک عمر و شاید که نه حتما دو دنیا ! و عده ای در دنیای نت مشغول دری وری نویسی ! البته به اسم حمایت از مقاومت و جمعیت بسیجی و جنبشی و حزب اللهی !
یکی در هیئتی می خواند ! روز عاشورا هم به دنبال سبک جدید امسال می گردد ! و من بسیار از علامت تعجب استفاده می کنم ! یکی هم دنبال این است که سبک حاج محمود یا رضا هلال یا ... را با ضرب 4 به بهترین نحو اجرا کند ! و هنوز باید بگویید که یادتان نرود برای غزه دعا کنید ! و من باز هم از علامت تعجب استفاده می کنم ! و من خیلی هم تعجب می کنم !
از غزه که بگذریم که نباید بگذریم پس نمی گذریم باید در کنار غزه برای خودمان جبهه فرهنگی را تعریف کنیم تا بتوانیم از کنار غزه نگذریم ! و در این گذشتن و نگذشتن مجبوریم که دوباره تعجب کنیم !
و هم اکنون عده ای این نوشته را طنز می گیرند ! در صورتی که گوش های نویسنده در هنگام نوشتن این کتیبه به شدت قرمز شده و بر افروخته است . صاحب این نوشته حتی طنز تلخ هم نمی نویسد یا متن ادبی که کار از اینها گذشته است !
و باید به جبهه فرهنگی پرداخت که اگر اینجا کاری نباشد بازخورد تحصن فرودگاه را دو بی شعور به لجن خواهند کشید !
و غزه همچنان در تعجب ما بیشتر خونین می شود ! و همچنان برای به وجد آوردن سینه زنان بی حال یاحسین غریب مادر می خوانند ! آنهایی که ذاکر را قبول ندارند ! چون ذاکر با سرطان مرده است و سبک ها و شعر های زیادی هم برای خواندن ارائه کرده است خوب مردم را به شور می آورد و 7 دختر یک خانواده غزه ای به بدترین شکل کشته می شوند و ناموس مسلمین به غارت می رود و مردم به شور نمی آیند ! و ما همچنان مشغول خواند سبک های آنور آبی هستیم !
و غزه بیشتر در تعجب خونی ما غوطه ور می شود !
من در تحصن فرودگاه شرکت نمی کنم ! بی شعوری می گوید به ما چشمک زدند و بی شعور تری می گوید چرا به ما نه ! آنها منتظر چشمک هستند ! و حامی مقاومت !
یکی در فرودگاه فرفرش را به روز می کند و یکی حرص می خورد که چرا کارشان تاثیر نمی گذارد ! و یکی هم ناراحت است که چرا به غزه نمی فرستندشان ! دیگری در فکر به سیخ کشیدن مدیریت فرهنگی کشور است و آن یکی پکی به سیگارش می زند! آهای دبیرکل های حاضر در تحصن اطرافتان را نگاه کنید ! و ما همه با هم تعجب می کنیم ! و غزه همچنان در حال جنگ است !
کمی آن طرف تر هیئت های زیادی بر پاست ! با گردان های لبیک یا خامنه ای از لانه ی جاسوسی حرکت می کنیم تا دانشگاه تهران ! نماز زیر سقف نماز جمعه اقامه می شود ! بین نماز ظهر و عصر یکی بالا می رود و شروع به مداحی می کند و اینکه آفرین کار شما بسیار خوب بود و هزار و یک چرند دیگر ! شب جلوی حافظ منافع مصریم ! در سرما ! و مداح با شش هفت هزار سینه چاک آقا در هوایی گرم مشغول عزارداری ! یکی در غرب یکی در جنوب یکی در شمال و همه بخاری دارند . و در غزه لوازم منزل را آتش می زنند تا گرم شوند . برای خالی نبودن عریضه در آخر مجلس مداح فریاد می زند آی خدا مسلمانان غزه رو از چنگال اسرائیل جهان خوار بیرون بیاور . آی خدا شر اسرائیل و آمریکا رو به خودشون برگردون ! همه از انتهای اعماق حنجره یک صدا فریاد بر می آورند که الهی آمین ! و همچنان جلوی دفاتر بین المللی 100 یا 200 یا 300 دانشجو حضور دارند !
و ما منتظریم که مداح یکی از جلساتش را جلوی یکی از دفاتر بین المللی بر قرار کند یا حد اقل حرفی هم در تشویق بچه های به قول خیلی ها بی کار نزند ! ما را به خیر و شما را به سلامت !!! و با این سه تا تعداد علامت های تعجب به 55 می رسد ! و حال شد 56 هر چند که 56 یا 560 یا 5600 ! یا همین 57 همه صفر حدی هستند در مقابل میزان تعجب ! پس دست از حساب و کتاب تعداد علامت تعجب ها بر می داریم ! وقتی وارد حساب و کتاب می شوم یاد نامه شهید احمد رضا احدی می افتم که : «هواپیمایی با سرعت ... به سطح زمین نزدیک می شود و موشکی را با سرعت ... به سمت جیپی که با سرعت ... در حرکت است شلیک می کند حساب کنید که کدام سر می پرد و کدام بچه یتیم می شود و ... » مسئله ای تطبیقی طرح می کنم که موشک اسرائیلی به چه سرعتی باید بیاید که تنها سر کودک شش ماهه فلسطینی بریده شود . گوش دختر سه ساله ای پاره شود عمه ای پدر یک خانواده شود ! و ...
و...
از این به بعد سکوت می کنم !
با بعضی ها حضوری تصفیه خواهیم کرد !
والسلام .
برچسب ها : فلسطین , آرمان خواهی , غزه , دانشجو , محرم , حسینیه , تحصن , اعتراض , ولایت ,
+ بسم الله . امامون گفت: خدا لعنت کنه بنی امیه رو برای ما عید نگذاشتند . امروز هر چقدر تبریک می گفتند عید رو غمم بیشتر می شد !
+ بسم الله . کمپین اعتراض به گزارش احمد شهید در مورد حقوق بشر در ایران لطفا منتشر و امضا کنید
+ بسم الله . سلام داش همایون تولدت مبارک
+ بسم الله. سلام خدمت همه دوستان پیام رسان قبلا هم گفته بودم که عده ای منحرف مغول آلودن این محیط به عکس های به ظاهر عاطفی و احساسی سخیف هستند و جماعت به اصطلاح مذهبی پارسی بلاگی هم صدایشان در نمی آید ! غیرت ها ظاهرا مطلق خواب است یا پیام رسان به جای نشر آرمان ها شده محل عشق و صفا ؟
+ بسم الله . انس عجیبی با قرآن داشت . همه از صوت زیبایش تعریف می کردند . شب قدر پاوه بود . قرآن یک جا بهش نازل شد . منافقین سرش رو با مرمر بریده بودند .
+ بسم الله . جنگ بود !شوخی بردار هم نبود . برای همین شایسته سالاری معنا داشت . حضرت آقا حسن باقری راکه در روزنامه جمهوری کار می کرد و خبرنگار بود معرفی کرد به محسن رضایی . بعد از دو سه ماه شد فرمانده قرارگاه . حتی بالاتر از خیلی سردار ها !
+ بسم الله . چش منافق و در می یاری /توی کف دستش می ذاری /به خدا توی هر چی مرده / یه دونه ای هم تا نداری /سید و مقتدا عبد پاک خدا /آدم خنگم این چیزا رو راحت می فهمه /دشمن آقامون چه بی شعور و نفهمه/مولا عل سید علی مولا علی سید علی(انشاء الله به زودی فایل صوتیش رو برای دانلود می ذارم -جشن تولد آقا هیئت صاحب الامر(ج))
+ بسم الله.دوستان توجه کنند چند نفر در پیام رسان به اسم مذهبی شروع کردند و با گذاشتن عکس های مذهبی و نیمه مذهبی خودشون رو مطرح کردند چند وقتیه که می بینم همون عده روی آوردن به گذاشتن عکس هایی با مضمون احساسی از عشق های سخیف جنسی و عده ای از دوستان هم ظاهرا شخصیت این عده رو موجه می دونند و هی لایک می زنند .
+ بسم الله . دفتر عاشقی ماست پر از نمره بیست /چون امیر دل ما سید علی خامنه ایست
+ بسم الله . ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم...