بسم الله القاصم الجبارین
بسم الله الرحمن الرحیم. ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون .
اللهم احفظ و انصر قاعدنا و مولانا و مرجعنا و سیدنا و مقتدانا الامام سید علی الحسینی الخامنه ای روحی و ارواح المحب و العدو لتراب مقدمه الفداه .
حمید می گفت درد رو از هر طرف که بنویسی درده !
از بروز نشدنم اصلا ناراحت نیستم چون وقتم رو گذاشته بودم برای حضور در جایی که باید .
یک عده احمق فکر کردند که اینجا گرجستانه !
یک عده احمق تر فکر کردند که ما در برابر ارده ی کثیف صهیونیستی عده ای که نام خود را حقوق بشری گذاشته اند خجالت زده می شویم ! به نام اسلام و به کام آمریکا و انگلیس مستکبر نامه می نویسند و از لباس شخصی ها حرف می زنند که چه کسانی هستند و چراب با چوب می زنند ؟ لطفا مرز قانونی آن ها را تعیین کنید !!! و می پرسند آنها وابسته به چه ارگانی هستند ؟
می خواستم اعلام کنم که لباس شخصی منم ! دوستان من هستند . همون کسانی که جلوی سنگ های نا جوانمرد شما سینه سپر کردند ؟ آیا ما از شما پرسیدیم وابسته به کدام مرکز جاسوسی هستید ؟ چرا پرچم آمریکا یا اسرائیل یا انگلیس بر روی لباستان نقشه نبسته ؟ چرا با لباس شخصی اموال دیگران را تخریب می کنید ؟؟؟ قانون چه مرزی تعیین می کند ؟ مگر چیزی به اسم قانون برای شما قابلیت فهم دارد ؟ قانون قانون قانون !!! من بی قانونی می کنم یا توی بی حیا ؟
صدای کلمه ی معنوی الله اکبر را می شنوم ؟ قرآنی را که بر سر نیزه بزنند ورق پاره ای بیش به حساب نخواهیم آورد !!! حال الله اکبری را معنوی بدانم که از دهان نجاست بار عده ای که سر تعظیمشان بر سی ان ان و بی بی سی و هزار شیطان دیگر فرود آمده، بیرون ریخته است !
هیهات ، هیهات ، هیهات !!!
الله اکبر تو را ندای معنوی بدانم ؟ تو دختری که با بد ترین وضع دست در دست بی افت و تو پسری که سر تا پایت را تبلیغ مارک های اسرائیلی کردی و دستت را به گردن جی افت انداخته ای و به دعوت همان هایی که عدم پیشرفت ایران را نمردن خدا در این کشور می دانستند مشغول گفتن الله اکبری ؟
این بیت شعر با صدای بغض آلود حاج سعید قاسمی با شنیدن الله اکبر های کثیف شما چند روزی است که در مغزم فریاد می زنه که :
ای جماعت نه اگر بیش کمی عار کنید/ کی شما روزه گرفتید که افطار کنید ؟
فکر کردید که از نسبت لباس شخصی ها ترس داریم ؟ آی ای اهل عالم گوش کنید ! هر وقت که قانون جمهوری مقدس اسلامی ایران را فراموش کنید و یا تنها نگاه بدی به سید و مولای ما بیاندازید با افتخار در مقابل سنگ های نامبارک شما و با وضعی مشابه خودتان با چوب هایمان بر سر نامبارکتان فرود خواهیم آورد ! و تنها زمانی آرام خواهیم گرفت که سید و مولایمان امر کند !
لباس شخصی یعنی مردم ! ما را از مردم بودن نترسانید ! اگر شما مردمید ما هم مردمی در مقابل شما خواهیم ایستاد !
فراموش کردید که مولایم گفت اگر فشار را زیاد کنید اینبار دیگر صلح حسنی در کار نخواهد بود بلکه عاشورای حسینی در کار خواهد بود البته نه عاشورایی که ابا عبد الله در آن به شهادت برسد .
آی احمق ها چرا از روح الله دم می زنید ؟ یادتان رفته بود که گفته بود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا با مملکتتان آسیب نرسد !
یادم رفته بود که الله شما با الله ما متفاوت بود ! یادم رفته بود که شما بت پرستید ! پس روح الله شما یک دروغ بیش نیست . الله اکبرتان هم ندای لبیک به شیطان اکبر است !
مطمئن باش که سینه ام آنقدر خشم ناک شده است که بغض انقلابی ام که جنگ ندیده بود فوران کند !
هر که با عذر و بهانه است خداحافظ او / هر که پا بسته ی خانه است خدا حافظ او !
والسلام
برچسب ها : ولایت , لباس شخصی ها , اعتراض های مرفهین بی خاصیت ,
بسم الله
فعلا فقط تا اطلاع ثانوی حمایت از دکتر محمود احمدی نژاد
شمشیر ز رو بسته جهاد آمده اند/انگار به جنگ عدل و داد آمده اند
ایشان هدف از قیامشان رهبر ماست/با حمله به احمدی نژاد آمده اند
انشاء الله فردا با انقلاب های رنگی و نشان قرار دادن راس نظام توسط دیگر کاندیدا های ریاست جمهوری خدمت می رسیم.
به قول بچه ها یا حسین ، یا میر حسین
برچسب ها : عدالت , دکتر محمود , ولایت مدار ,
بسم الله
خبر بازگشت ناگهانی خودمون رو به عرصه وبلاگ نویسی الان اعلام می کنیم .
دچار تغییرات ناگهانی شدیم .
اردوی جنوب هنوز کارای اداری داره .
بالاخره رسیدم به آرزوم شغل مورد نظر !
یعنی . می نویسم در اسرع وقت از درد ها و آرمان ها !
از اون چیز هایی که وقت نشد .
از کنفرانس ژنو تا خطبه های نماز جمعه
ورشکستگان سیاسی
از استاد عین صاد
از فکر هایی که تو این یک دو ماه گذشت .
فاطمیه ...
...
...
یا علی مددی .
برچسب ها : توبه ,
بسم الله
توضیح : چند وقتی است شروع کردم به نگارش در سیستم خودم تا آرمان هام رو فراموش نکنم و هر از چند گاهی دلمشغولیاتم رو بخونم ... و اگر دیدم که این دلمشغولیت من قابلیت انتشار داره و می شه به صورت عمومی باهاش برخورد کرد بر روی وبلاگ قرارش می دم . تا همه بتونن استفاده کنند و همچنین این دلمشغولیات رو تکمیل کنند . بحث زیر تاریخ دقیق نداره چون موقع نوشتن تاریخ از دستم در درفته بود و اصلا هم حس تقویم رو نداشتم برای همین نمی دونستم دارم در چه تاریخی می نوشتم . چون وقتی جنون می گیردت برخی از روز ها دو روز می گذره برخی از هفته ها یک روز ...
فکر می کنم 15/12/87
بسم الله
چند روزی است که از خاکسپاری شهدای عزیز و گمنام در دانشگاه امیر کبیر یا همان پلی تکنیک سابق می گذرد و بحمد الله شور و هیجان کاذب این موضع نیز از بین رفته است و اکنون می شود در محیط امن فکری و تحلیلی به بررسی نگرش های مخالف و موافق این نظر پرداخت و نه تنها این نظر بلکه به رفتار شناسی دانشجویی پرداخت که خاکسپاری این عزیزان در دانشگاه مانند حضور با برکت آنان در هر کجای دیگر برکاتی را در دانشگاه می آفریند ،که مهمترین برکت آن در این مقطع زمانی شفاف سازی میزان درک دانشجویان موافق و مخالف این حرکت و تشکل های دولتی و غیر دولتی همسو و غیر همسو حامی یا اپوزوسیون نظام در برابر نه تنها خاک سپاری که در بر خورد با وقایع زمان و تشخیص درست از نادرست و تکلیف شناسی و آرمانخواهی دانشجویی و شاید بهتر بگویم در جامعه نخبه کشوری است که شامل دانشجو و دانش آموخته دانشگاهی و اساتید خواهد بود .
نقلی از کاشف DNA چند وقت پیش شنیدم که ظاهرا گفته بودند من سی سال به خدا ایمان نداشتم ولی اکنون به خدا ایمان آوردم !
چند وقت پیش هم نقلی شنیدم از یه شهید که جدید تفحص کرده بودند و تا به جایی می رسیدن که بتونن شهید رو از خاک بیرون بیارن باد شدیدی شروع می شده و رمل ها دوباره روی شهید رو می پوشونده ! تا روز سوم که اون شهید می یاد تو خواب یکی از بچه های تفحص و می گه فلانی بذار راحت همینجوری که گمنام هستم باشم .
نقلی هم شنیدم در باره ی پلاک از شخصی به اسم دکتر ملکی اولین ریاست دانشگاه تهران که خیلی ساده لوحانه به نظرم رسید اون هم از کسی که دارای مدارج عالی تحصیلات تکمیلی است ! نقل این بود : هر شهید یک پلاکی داره که تا سال های سال نمی پوسه و این شهید گمنام وجود نداره و این بحث بحثی است که حکومت برای سوء استفاده راه انداخته است .
د ر اینترنت چرخ می زدم که مواجه شدم با آدمی منصف هر چند خلاف جهت فکری بنده به اسم دکتر صادق زیبا کلام که مورد تایید اکثر مخالفان تفکر حزب اللهی هستند ولی به دلایل حرف های و موضع گیری های صادقانه و منصفانه مورد علاقه طیف های مختلف دانشجویی می باشند که طی موضع گیر قشنگی گفته بودند . خاکسپاری جوانانی در دانشگاه که برای دین و کشورشان جنگیدند حد اقل کاری است که در قدردانی از آنان می توان انجام داد .
نقل دیگرینیز بود که از تفکر انتقادی دانشجو بر می خواست این نقل این گونه بود که : می خواهند از شهدا سوء استفاده کنند که گاه این بحث از دریچه ای منطقی و مطالبه گرانه و عدالتخواهانه و با پرسشهایی همچون چرا فقط در دانشگاه ؟ و چرا در مجلس و هیئت دولت و وزارت خانه ها نه ؟ انجام می شد و گاه از منظری بی منطق و بی دلیل که دلیل این خاکسپاری مشروعیت بخشی به دولت و سوء استفاده است و منحرف کردن جو و باز کردن پای غیر دانشجو به دانشگاه ! و وقتی که نمونه ای برای این ادعا درخواست می کردی که مگه مثلا تو دانشگاه شریف یا تهران یا پیام نور پای کسی باز شده ؟ چه کسی سوء استفاده کرده ؟ با جوابی این چنین مواجه بودی : به هر حال اینجوریه دیگه . پس برا چیه . یه موقعی که لازم شد استفاده می کنند و جواب هایی امثال این که شانیت دانشجو را در نگاه و تحلیل بسیار ساده لوح و بی منطق نشان می داد .
در پایان قسمت اول این نقد دنباله دار دونقل از مقام معظم رهبری می آوریم تا در قسمت های بعد بتوانیم بهتر به بررسی پدیده دانشجو و دانشگاه در کشور بپردازیم :
فکر می کنم دو یا سه یال پیش مقام معظم رهبری در تبیین وظیفه دانشجو فرمودند که : وظیفه دانشجو انتقاد تند طلبکارنه نسبت به همه ی مسئولین نظام است .
اما ایشان در آخرین دیدار یا دو دیدار قبل ایشان با لحنی تند که حاکی از ناراحتی شان از انگرش دانشجویان به بسیاری از مسائل بود فرمودند : من به شما گفتم انقاد کنید و شما هم باید انتقاد کنید اما در بسیاری از موارد می بنم که این انتقاد ها بسیار ساده لوحانه است ! (نقل به مضمون)
پایان قسمت اول ...
برچسب ها : آرمان , اسلام ناب , اسلام آمریکایی ,
بسم الله
چند وقت تو دلم مونده بود این شعر رو بنویسم .
خیلی دوست دارم این شعر رو برای همین گفتم تا ماه صفر تموم نشده این رو بذارم .
شعری که این شاعر جوون پیش آقا خوند و کلی آقا تشویقش کرد .
با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد
در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده است
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه هاست
شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد واژه لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند
دارد غروب فرشچیان گریه می کند
با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید
بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید
اورا چنان فنای خدا بی ریا کشید
حتی براش جای کفن بوریا کشید
در خون کشید قافیه ها را حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت
این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت
بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود
او کهکشان روشن هفده ستاره بود
خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن
پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن
در خلصه ای عمیق خودش بود و هیچ کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس
حمید رضا برقعی
برچسب ها : روضه ,
+ بسم الله . امامون گفت: خدا لعنت کنه بنی امیه رو برای ما عید نگذاشتند . امروز هر چقدر تبریک می گفتند عید رو غمم بیشتر می شد !
+ بسم الله . کمپین اعتراض به گزارش احمد شهید در مورد حقوق بشر در ایران لطفا منتشر و امضا کنید
+ بسم الله . سلام داش همایون تولدت مبارک
+ بسم الله. سلام خدمت همه دوستان پیام رسان قبلا هم گفته بودم که عده ای منحرف مغول آلودن این محیط به عکس های به ظاهر عاطفی و احساسی سخیف هستند و جماعت به اصطلاح مذهبی پارسی بلاگی هم صدایشان در نمی آید ! غیرت ها ظاهرا مطلق خواب است یا پیام رسان به جای نشر آرمان ها شده محل عشق و صفا ؟
+ بسم الله . انس عجیبی با قرآن داشت . همه از صوت زیبایش تعریف می کردند . شب قدر پاوه بود . قرآن یک جا بهش نازل شد . منافقین سرش رو با مرمر بریده بودند .
+ بسم الله . جنگ بود !شوخی بردار هم نبود . برای همین شایسته سالاری معنا داشت . حضرت آقا حسن باقری راکه در روزنامه جمهوری کار می کرد و خبرنگار بود معرفی کرد به محسن رضایی . بعد از دو سه ماه شد فرمانده قرارگاه . حتی بالاتر از خیلی سردار ها !
+ بسم الله . چش منافق و در می یاری /توی کف دستش می ذاری /به خدا توی هر چی مرده / یه دونه ای هم تا نداری /سید و مقتدا عبد پاک خدا /آدم خنگم این چیزا رو راحت می فهمه /دشمن آقامون چه بی شعور و نفهمه/مولا عل سید علی مولا علی سید علی(انشاء الله به زودی فایل صوتیش رو برای دانلود می ذارم -جشن تولد آقا هیئت صاحب الامر(ج))
+ بسم الله.دوستان توجه کنند چند نفر در پیام رسان به اسم مذهبی شروع کردند و با گذاشتن عکس های مذهبی و نیمه مذهبی خودشون رو مطرح کردند چند وقتیه که می بینم همون عده روی آوردن به گذاشتن عکس هایی با مضمون احساسی از عشق های سخیف جنسی و عده ای از دوستان هم ظاهرا شخصیت این عده رو موجه می دونند و هی لایک می زنند .
+ بسم الله . دفتر عاشقی ماست پر از نمره بیست /چون امیر دل ما سید علی خامنه ایست
+ بسم الله . ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم...